مرتبه
تاریخ : شنبه 12 اردیبهشت 1394
کلاه مالی یکی از مشاغل سنتی شهر دزفول بوده است.کلاه مالی به معنای درست کردن کلاهها از پشم حیوانات (معمولاً گوسفند) است. برای درست کردن اینگونه کلاهها در ابتدا میبایست پشم گوسفندان حلاجی شده باشد. ماده اولی این کلاهها معمولاً از پشم گوسفندان است البته گاهی کلاههای کرکی هم به اینگونه تولید میشود که به علت قیمت بالای کرک تولید اینگونه کلاهها مقرون به صرفه نیست.به طور تقریبی برای هر کلاه کلفت ۲۰ مثقال و برای کلاههای نازکتر ۱۵ مثقال پشم گوسفند مورد نیاز است.
پس از مرحله حلاجی پشم گوسفندان بایستی پشم حلاجی شده را با آب صابون ورز داد و سپس پشم ورز داده شده وارد مرحله اِنگاره گرفتن میشود. برای قالب گرفتن کلاهها ابتدا بایستی اجاقی برای این کار گرم شده باشد و پس از سفت شدن پشم ورز داده شده پشم سفت شده را شروع به مالیدن میکنند.پس از شکل گرفتن کلاه نوبت به قالب گرفتن آن میرسد. برای این کار پنج نوع قالب مختلف وجود دارد که بنا به اندازه و نیاز قالب مورد نظر انتخاب میشود کلاه قالب گرفته میشود. پس از مرحله قالب گیری کلاه نوبت به رنگ آمیزی آن میرسد. رنگهای مورد استفاده در شغل کلاه مالی معمولاً از انواع رنگهای گیاهی است از جمله پوست انار و زاج. پس از رنگ آمیزی کلاه مجدداً میبایست کلاه قالب زده و تمیز شود و کلاه آماده فروش میشود.
مبع:کتابچه راهنمایان موزه کرناسیون دزفول(سارا افشار و سامان پورفلاطون)
عکس: نجمه نوری
پس از مرحله حلاجی پشم گوسفندان بایستی پشم حلاجی شده را با آب صابون ورز داد و سپس پشم ورز داده شده وارد مرحله اِنگاره گرفتن میشود. برای قالب گرفتن کلاهها ابتدا بایستی اجاقی برای این کار گرم شده باشد و پس از سفت شدن پشم ورز داده شده پشم سفت شده را شروع به مالیدن میکنند.پس از شکل گرفتن کلاه نوبت به قالب گرفتن آن میرسد. برای این کار پنج نوع قالب مختلف وجود دارد که بنا به اندازه و نیاز قالب مورد نظر انتخاب میشود کلاه قالب گرفته میشود. پس از مرحله قالب گیری کلاه نوبت به رنگ آمیزی آن میرسد. رنگهای مورد استفاده در شغل کلاه مالی معمولاً از انواع رنگهای گیاهی است از جمله پوست انار و زاج. پس از رنگ آمیزی کلاه مجدداً میبایست کلاه قالب زده و تمیز شود و کلاه آماده فروش میشود.
مبع:کتابچه راهنمایان موزه کرناسیون دزفول(سارا افشار و سامان پورفلاطون)
عکس: نجمه نوری

Iran Khuzestan Dezful Museum
طبقه بندی: مشاغل موزه،
برچسب ها: دزفول، ایران، خوزستان، حمام موزه کرناسیون دزفول، موزه مردم شناسی دزفول، کلاه مالی، کلاه نمدی،
ارسال توسط نجمه نوری
مرتبه
تاریخ : یکشنبه 6 اردیبهشت 1394
یکی از مشاغل بسیار سنتی دزفول شغل جاجیم بافی بوده است .جاجیم گونهای زیرانداز دورویه است. جاجیم دستبافی است از پارچه کلفت شبیه به پِلاس که از پلاس نازکتر است و آن را از نخهای رنگین و ظریف پشمی یا پنبهای یا آمیزهای از این دو میبافند. جاجیمها پرز ندارند و میتوان از هر دو روی آن استفاده کرد. کوچگردان از آن بهره زیادی میگیرند و کاربرد آن به عنوان روانداز و محافظ سرما است. جاجیم مناسبترین چیزی بود که در قدیم روی کرسی میانداختند، جاجیم با ترکیبی از رنگهای و نقوش لوزی داخل الوان راه راه آن در ده و شهر از همه مشهور بود با متروک شدن کرسی زغالی بافت و مصرف جاجیم در شهرها و حتی در شهرستانهای دور و نزدیک نیز به فراموشی میرفت ولی روستائیان طبق عادت قدیمی مناسبترین روانداز کرسی زمستانی را رها نساختهاند و پیر زنهای دهاتی همچنان جاجیم خودشان را در زمستان و تابستان در فضای باز اطراف خانه و میدان ده و یا هر مکانی که امکان داشته باشد دراز میکنند و سهپایه مخصوص آنرا بر پا میدارند و جاجیم میبافند.
بافت جاجیم در اکثر قریب باتفاق دهات و مناطق روستائی ایران مرسوم است تنها تفاوت جاجیم، ترکیب رنگ و ظرافت نخ و نقوشی است که روی آن ایجاد میکنند جاجیمبافی به عنوان یکی از صنایع دستی در ایران رایج در بعضی استانها از جمله خوزستان، آذربایجان شرقی، اردبیل،کرمانشاه، کردستان، همدان، لرستان و فارس است که از دیرباز بین خانوادههای روستایی و عشایر رواج داشتهاست. جاجیم به عنوان زیرانداز استفاده میشود وهمچنین هنگام کوچ عشایر برای بستهبندی و جابهجایی اسباب و لوازم. گاهی نیز بهعنوان بالاپوش گرم مورد استفاده قرار میگیرد. حتی در بین برخی از خانوادههای روستایی جاجیم را بهعنوان چشمروشنی و جهیزیه نوعروسان هدیه میدهند و بهعنوان یادگاری ارزنده سالها در خانوارها باقی میماند.مواد اولیه جاجیم پشم است و بافت آن شبیه گلیم است، با این تفاوت که جاجیم در چهار تخته بافته میشود و پس از بافتن به هم متصل و دوخته میشود. در منطقه اورامان و ثلاث باباجانی زنان جاجیمهایی را با نقوش متنوع و جنس مرغوب میبافند که در نوع خود کمنظیر است.
منبع: کتابچه راهنمایان موزه کرناسیون دزفول(سارا افشار و سامان پورفلاطون)
عکس : نجمه نوری
بافت جاجیم در اکثر قریب باتفاق دهات و مناطق روستائی ایران مرسوم است تنها تفاوت جاجیم، ترکیب رنگ و ظرافت نخ و نقوشی است که روی آن ایجاد میکنند جاجیمبافی به عنوان یکی از صنایع دستی در ایران رایج در بعضی استانها از جمله خوزستان، آذربایجان شرقی، اردبیل،کرمانشاه، کردستان، همدان، لرستان و فارس است که از دیرباز بین خانوادههای روستایی و عشایر رواج داشتهاست. جاجیم به عنوان زیرانداز استفاده میشود وهمچنین هنگام کوچ عشایر برای بستهبندی و جابهجایی اسباب و لوازم. گاهی نیز بهعنوان بالاپوش گرم مورد استفاده قرار میگیرد. حتی در بین برخی از خانوادههای روستایی جاجیم را بهعنوان چشمروشنی و جهیزیه نوعروسان هدیه میدهند و بهعنوان یادگاری ارزنده سالها در خانوارها باقی میماند.مواد اولیه جاجیم پشم است و بافت آن شبیه گلیم است، با این تفاوت که جاجیم در چهار تخته بافته میشود و پس از بافتن به هم متصل و دوخته میشود. در منطقه اورامان و ثلاث باباجانی زنان جاجیمهایی را با نقوش متنوع و جنس مرغوب میبافند که در نوع خود کمنظیر است.
منبع: کتابچه راهنمایان موزه کرناسیون دزفول(سارا افشار و سامان پورفلاطون)
عکس : نجمه نوری

Iran Khuzestan Dezful Museum
طبقه بندی: مشاغل موزه،
برچسب ها: دزفول، ایران، خوزستان، جاجیم بافی، مشاغل سنتی دزفول، موزه کرناسیون دزفول، موزه مردم شناسی دزفول،
ارسال توسط نجمه نوری
مرتبه
تاریخ : پنجشنبه 3 اردیبهشت 1394
یکی دیگر از مشاغل سنتی و بسیار قدیمی دزفول مسگری بوده است. اشیا و ظروف مسی دست ساز از زمانهای دور در موزهها قابل مشاهده هستند.پیشینه مسگری در ایران حداقل به پنج هزار سال پیش میرسد و به ظن غالب اولین فلز مکشوفه بدست انسان همین فلز مس بوده و اولین فلزکاران نیز ایرانیان بودهاند. صنعت مسگری در کرمان، اصفهان و کاشان، دزفول و شاید شهرهای دیگر ایران در دوران اسلامی و تا به امروز از رونق و شکوفایی برخوردار بوده به گونهای که در اغلب این شهرها یکی از بازارها با عنوان بازار مسگرها به صاحبان این هنر – صنعت اختصاص داشت. در بازار مسگرهای این شهرها دهها مسگر به قوت بازو و ضرب چکش خود، انواع ظروف، وسایل و اشیا» مسین را میساختند. امروزه در این بازارها هنوز اثاری از این هنر یافت میشود.
کشف دو کوره ذوب فلز در محوطه سه هزار ساله «اسپیدژ» در سیستان و بلوچستان نشان داد که مردم اسپیدژ، پیش از تاریخ به هنر مسگری و فلزکاری مسلط بودهاند.در آن دوران ابتدا استاد کار شمش مس را گداخته و قطعات مس را به ورق مس تبدیل میکرد. برای این منظور وی کوره یا بوته ای که شبیه به بوته ریخته گری بود به کار میبرد و بوته ها را با انبر کج ویژه از کوره خارج میکرد و فلز گداخته را در قالبهای شمش (ریجه) میریخت.کار اصلی او آن بود که شمش را بکوبد و به ورق تبدیل کند این کار چکش زدن یا چکش کاری با کمک یک یا دو نفر چکش کار در دو مرحله کاملا متمایز انجام میشد. یعنی نخست فلز را با چکش کف تخت میکوبیدند یا به اصطلاح خودشان وا میچیدند و بعد با چکش چهار سو آن را صاف میکردند در این هنگام فلز دیگر چکش خور نبود و باید تاب دیده میگردید. که این کار را با حرارت دادن مجدد فلز انجام میدادند. این فرایند ادامه مییافت تا اینکه اندازه صحیح و ضخامت مورد نیاز به دست میآمد. گدازنده مس هدفش این بود که تا آنجا که ممکن بود فلز را مطابق شکلی که مورد احتیاج مسگر است تهیه کند.
منبع: کتابچه راهنمایان موزه کرناسیون (سارا افشار و سامان پورفلاطون)
عکس: نجمه نوری
کشف دو کوره ذوب فلز در محوطه سه هزار ساله «اسپیدژ» در سیستان و بلوچستان نشان داد که مردم اسپیدژ، پیش از تاریخ به هنر مسگری و فلزکاری مسلط بودهاند.در آن دوران ابتدا استاد کار شمش مس را گداخته و قطعات مس را به ورق مس تبدیل میکرد. برای این منظور وی کوره یا بوته ای که شبیه به بوته ریخته گری بود به کار میبرد و بوته ها را با انبر کج ویژه از کوره خارج میکرد و فلز گداخته را در قالبهای شمش (ریجه) میریخت.کار اصلی او آن بود که شمش را بکوبد و به ورق تبدیل کند این کار چکش زدن یا چکش کاری با کمک یک یا دو نفر چکش کار در دو مرحله کاملا متمایز انجام میشد. یعنی نخست فلز را با چکش کف تخت میکوبیدند یا به اصطلاح خودشان وا میچیدند و بعد با چکش چهار سو آن را صاف میکردند در این هنگام فلز دیگر چکش خور نبود و باید تاب دیده میگردید. که این کار را با حرارت دادن مجدد فلز انجام میدادند. این فرایند ادامه مییافت تا اینکه اندازه صحیح و ضخامت مورد نیاز به دست میآمد. گدازنده مس هدفش این بود که تا آنجا که ممکن بود فلز را مطابق شکلی که مورد احتیاج مسگر است تهیه کند.
منبع: کتابچه راهنمایان موزه کرناسیون (سارا افشار و سامان پورفلاطون)
عکس: نجمه نوری

Iran Khuzestan Dezful Museum
طبقه بندی: مشاغل موزه،
برچسب ها: دزفول، ایران، خوزستان، موزه مردم شناسی دزفول، حمام موزه کرناسیون دزفول، مسگری، موزه کرناسیون دزفول،
ارسال توسط نجمه نوری
مرتبه
تاریخ : سه شنبه 1 اردیبهشت 1394
ورشو سازی نمونه ای از مشاغل سنتی دزفول بوده است . ورشو آلیاژی است از مس و نیکل و روی ورق روشو جلایی مانند نقره دارد. در برابر زنگزدگی مقاوم است. ترکیب معمول این آلیاژ شامل 45 درصد مس، 35 درصد روی و ۲۰ درصد نیکل میشود. با توجه وجود مس و روی ورشو گاهی یکی از انواع برنج محسوب میشود.این آلیاژ در اروپا به «نقره نیکلی» یا «نقره آلمانی» معروف است. چینیان این آلیاژ مس و نیکل را از قرنها پیش میشناختند و آن را «مس سفید» مینامیدند. در قرن نوزدهم در اروپا روش ساختن آن بدست آمد.
در ایران سماورهایی که از ورشو ساخته میشد، به ویژه نوعی که در دزفول و بروجرد ساخته میشد شهرت داشت و به «سماور ورشو» مشهور بود.هنر ورشوسازی از کشور لهستان به ایران وارد شده و نام ورشو به دلیل شهر ورشو مرکز کشور لهستان بر روی این فلز ماندگار شده است . در اواخر دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی هنر ورشوسازی در ایران به اوج خود رسید و سابقه هنر ورشوسازی در ایران مربوط به شهرستانهای دزفول و بروجرد است .قلمکاران لرستانی قبل از ورود ورشو به ایران از ورق زرد رنگ برنج برای ساخت ابزار و وسایل مورد نیاز در منازل استفاده میکردند . پس از ورود ورشو به ایران ، هنرمندان خوش ذوق دزفول و بروجرد این فلز را در دست گرفته و با دقت و ظرافت خاصی آن را نرم کرده و پس از شکل گیری نهایی به دست استادان قلمکار می سپردند . استادان قلمکار ورشو نیز با چشمان خوش بین و دستان هنرمند خود بر روی این جسم بی جان ، فضایی رویایی را قلمکاری می کردند .
منبع:کتابچه راهنمایان موزه کرناسیون دزفول (سارا افشار و سامان پورفلاطون)
عکس: نجمه نوری
در ایران سماورهایی که از ورشو ساخته میشد، به ویژه نوعی که در دزفول و بروجرد ساخته میشد شهرت داشت و به «سماور ورشو» مشهور بود.هنر ورشوسازی از کشور لهستان به ایران وارد شده و نام ورشو به دلیل شهر ورشو مرکز کشور لهستان بر روی این فلز ماندگار شده است . در اواخر دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی هنر ورشوسازی در ایران به اوج خود رسید و سابقه هنر ورشوسازی در ایران مربوط به شهرستانهای دزفول و بروجرد است .قلمکاران لرستانی قبل از ورود ورشو به ایران از ورق زرد رنگ برنج برای ساخت ابزار و وسایل مورد نیاز در منازل استفاده میکردند . پس از ورود ورشو به ایران ، هنرمندان خوش ذوق دزفول و بروجرد این فلز را در دست گرفته و با دقت و ظرافت خاصی آن را نرم کرده و پس از شکل گیری نهایی به دست استادان قلمکار می سپردند . استادان قلمکار ورشو نیز با چشمان خوش بین و دستان هنرمند خود بر روی این جسم بی جان ، فضایی رویایی را قلمکاری می کردند .
منبع:کتابچه راهنمایان موزه کرناسیون دزفول (سارا افشار و سامان پورفلاطون)
عکس: نجمه نوری

Iran Khuzestan Dezful Museum
طبقه بندی: مشاغل موزه،
برچسب ها: دزفول، ورشو، ورشوسازی، موزه کرناسیون، حمام موزه کرناسیون، ایران، خوزستان،
ارسال توسط نجمه نوری
آخرین مطالب